جدول جو
جدول جو

معنی متارکه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

متارکه کردن
رها کردن، وا گذاشتن، گسستن جدا شدن بریدن پیوند ترک کردن، دست برداشتن از یکدیگر، رابطه خود را با زن خویش قطع کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جای دادن، کیان دادن جای دادن، جمع کردن در یک جا: کلیه قوای خود را متمرکز کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذاکره کردن
تصویر مذاکره کردن
گفت و گو کردن گپ زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشارکت کردن
تصویر مشارکت کردن
هنبازیدن هنباز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبارزه کردن
تصویر مبارزه کردن
کارزار کردن جنگیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متمرکز کردن
تصویر متمرکز کردن
Centralize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
Condense
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مبارزه کردن
تصویر مبارزه کردن
Contend, Tackle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مذاکره کردن
تصویر مذاکره کردن
Negotiate, Parley
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشارکت کردن
تصویر مشارکت کردن
Contribute
دیکشنری فارسی به انگلیسی
бороться , бороться с
دیکشنری فارسی به روسی
вести переговори
دیکشنری فارسی به اوکراینی
вести переговоры
دیکشنری فارسی به روسی
боротися , боротися з
دیکشنری فارسی به اوکراینی